نگاهي به صنعت لامپهاي روشنايي از ابتدا تا امروز
واژه و کلمه«لامپ ساز» در قبليهايي خير چندان به دور در ايران به کساني اطلاق ميشد که به تعمير لامپهاي نفتي، مانند: لامپاي گردسوز، زنبوري، اجاقگازهاي دو فتيله، بخاريهاي دستي و نفت سوز ميپرداختند. در سالهاي آن گاه لامپ سازها آغاز به ساختن لامپ کردند و از لامپاي سه، هفت و روستا شيشهاي تا گردسوزهاي برنجي و آب ورشو داده و اجاقگازهاي دو، سه فتليه و بخاري و مانند آن را ساختند. امروزه صنعت لامپسازي در ايران به يکي از صنايع پيشرفته داخلي تبديل گرديده و حتي ميرود تا به يکي از اقلام صادراتي مملکت تبديل شود.
از کشف حريق تا توليد شمع
زماني که حريق کشف شد، به صورت عمده از آن تحت عنوان وسيلهاي براي مراقبت در مقابل سوزوسرما و حيوانات وحشي و همچنين براي تهيه خوراک به کارگيري ميشد. اجداد ما هنگامي آن را آن تحت عنوان وسيلهاي براي روشنايي به عمل بردند که قابل حمل و نقل شد. اولين وسايل روشنايي، شاخههاي درختان رزيندار بودند که تحت عنوان مشعل به عمل ميرفتند.
امروز باستان شناسان شواهدي مرتبط با 20.000 سال پيش پيدا کردهاند که نشان ميدهد روغن به دست آمده از حيوانات و گياهان براي روشنايي نيز به عمل ميرفته ميباشد. روغن را باطن استخوانهاي توخالي، صدف يا ساير ظروف طبيعي ميريختند و با پوست درخت، الياف گياهان يا خزه براي آن فتيله صحيح ميکردند. تعليم کوزهگري براي آنان اين زمان را آماده نمود که گونه هاي متعدد لامپهاي روغني يا نفتي را بسازند که ما امروزه در موزهها ميبينيم.
چربي حيوانات(بخصوص پيه اب کرده) و همچنين موم، مواد آيتم به کارگيري براي ايجاد اولين شمعها بودند. لامپ نفتي و شمع صرفا براي روشنايي داخلي به عمل برده ميشدند. روشناييهاي خارجي مطلوب تقريباً تا ميانه قرن هفدهم ميلادي ناشناخته بودند. صرفا از مشعلهاي قيري در رويدادها، پايکوبيها و مراسم عمومي(همچنين مواقعي که تعداد زيادي اهل مبارزه به دور هم توده ميشدند) به کار گيري ميشد. ديگر به کار گيري مشعلها، براي حمل جنس و يا مسافر در هنگام شب بود.
ا
درباره این سایت